مینویسم که اگر ننویسم گناهکارم
اگر خود را نیز نقد نکنم زیانکارم
و اگر دیگری را بیهوده نقد کنم خطاکار...
روزی از صدا و سیمایمان ( پست های قبلی ) انتقاد می کنیم، پاسخ می شنویم:
اگر صدا و سیما به این سو حرکت نکند،جوانانمان به آن سو حرکت می کنند!!!
از تعطیلیهای بیش از حد کشور انتقاد می کنیم، پاسخ می شنویم:
با میانگین کار و فعالیت 20 دقیقه در روز(!!!) آیا مردم به استراحت 4روزه نیاز ندارند؟!
از قهوه خانه ها و رواج آن ، از قهوه خانه ها و اینکه چرا بعد از چند وقت دوباره باز شد، از قهوه خانه ها و ...انتقاد می کنیم، پاسخ های زیادی را می شنویم:
1-اگر قهوه خانه ها باز نمیشد قلیان ها به خانه ها میرفت.
2-اگر قهوه خانه ها باز نمیشد قلیان ها به پارک ها و کوه و ... میرفت.
3-مهم تر از همه ، اگر قهوه خانه ها باز نمیشد 2-3هزار نفر بیکار چه می کردند ، فکر نان زن و بچه مردم هم باش!!!
اما این بار من میخام جواب بدم:
آیا هم اکنون که قهوه خانه ها باز است و کاری را جز نابودی جوانان ما دنبال نمیکند،هیچ قلیانی در خانه ها نیست.
با این استدلال (1و2 ) اینکه میگویید قلیانها به خانه ها و پارک ها میرفت پس لطفا مکانی را هم در نظر بگیرید که تریاک و هروئین و انواع و اقسام مواد مخدر در اختیار مردم قرار دهند تا به خانه ها نرود
لطفا مکانهایی را نیز در نظر بگیرید جهت خانه فساد تا دیگر حوانانمان برای پیدا کردن مکان و ... به خود زحمت ندهند
اما استدلال سوم که در جوابش لحن خود را تغییر باید بدهم:
به جهنم که بیکار میشوند،2-3 هزار نفر بیکار نشوند که چندین هزار جوان ایرانی پرپر شوند؟؟!!
به چه قیمتی؟!
شاید که نه صد در صد در جواب من عده ای خواهند گفت : چرا فقط انتقاد میکنی؟! میگویند شما بیرون گود نشسته ای و میگویی...
میگویند:مگر خود جوانان عقل و فهم ندارند؟!
تو مگر وکیل نسل جوانی؟
و در پاسخ به همه حرفها می گویم:
مینویسم که اگر ننویسم گناهکارم
اگر خود را نیز نقد نکنم زیانکارم
و اگر دیگری را بیهوده نقد کنم خطاکار...
بیشتر بخوانید:آنجا که خون بی گنهان ریختن سزاست
هر روز ما محرم و هر دشت کربلاست
در هر زمانه دست ستم می کند جفا
دلهای عاشقان به غم و رنج مبتلاست
در پیش چشم مردم نامرد روزگار
غزه هنوز قتلگه دشت نینواست
شمشیر ظلم و تیر جفا شمر و حرمله
با توپ وتانگ بر سر طفلی که ناشتاست
خون می چکد هنوز زحلقوم شیرخوار
آنسوی خیمه ها همه در ناله و عزاست
جرمش چه بود جز طلب حق که دست ظلم
خونها بپا نمود که حق خواستن خطاست
انجا حسین تشنه به آب فرات بود
اینجا نگاه تشنه فریاد آشناست
ماه رمضون تموم نشد، ما تموم شدیم!
داشت با خودش حرف میزد
نگاهش مثل همیشه به سقف آشپزخونه ی مسجد بود و با یه چیزایی میگفت
گفت:ماه رمضونم تموم شد...
هنوز یه دقیقه هم نگذشته بود که گفت:نه!ما تموم شدیم
یه دفه جاخوردم که چی داره میگه؟!
راست گفت ماه رمضون تموم نشد،ما تموم شدیم!
حالا چرا اینجوری شروع کردم؟
میخام بگم عاشورا نزدیکه و دهه اول رو به اتمام!
فطرس داره دیر میشه،بالهاتو نگیری ضرر کردیا!!!
غیر از در این خونه و غیر از کمک خواستن از این خاندان هیچ جای دیگه رو نمیتونی پیدا کنی که اینقدر کریم باشن.
جایی که دعوتنامش هم میفرسن که بیای...
التماس دعا
بگذار این 'سالهای حرام' بگذرد!
این طالب بدم المقتول بکربلا
امام صادق(ع) :
"کل شهر محرم و کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"
در قبایل عرب همواره جنگ بود، اما مکه "زمین حرام" بود وماه های رجب، ذیقعده، ذی الحجه و محرم، "زمان حرام"، یعنی که در آن جنگ حرام است. دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند، جنگ را موقتاً تعطیل می کردند، اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست، ماه محرم رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله، پرچم سرخی بر می افراشتند، تا دوستان، دشمنان و مردم، همه، بدانند که جنگ پایان نیافته است.
آنها که به کربلا می روند، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ، آرامش مرگ سایه افکنده است.
اما می بینند که بر قبه ی آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است.
بگذار این "سالهای حرام" بگذرد!
______________________________
از کتاب حسین وارث آدم - اثر دکتر علی شریعتی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ