سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محفل راهیان نور

ما از انقلاب چه صادر کردیم؟

پنج شنبه 87 اسفند 1 ساعت 12:0 صبح

می خواهم در این پست، عینک بدبینی بگذارم و چشم هایم را به روی ارمغان ها و بسته های مقدسی که پس ار انقلاب به عنوان محصولات انقلاب و با برچسب "Made in I.R.I." به اقصی نقاط دنیا صادر کرده ایم، ببندم. می خواهم فقط و فقط بد بگویم که به اندازه کافی حرف های قشنگ قشنگ شنیده ایم!(1) این همه از وارداتی که امریکا و سرائیل و انگلیس و امثالهم، از مرزها و حریم های فرهنگی و اجتماعی مان گذراندند گفتیم و مرثیه خوانی کردیم و اشک ریختیم و لعن و نفرین کردیم و مشت گره کردیم و فحش دادیم و کفش پرت کردیم و پرچم آتش زدیم و سیلی محکم زدیم و ... و کیف کردیم که پشت دشمن را به خاک مالیدیم و نقشه هایش را با باد فحش هایمان به باد فنا دادیم!(2)

دیگر بس است! می خواهم ذهن چسبناکم را بکنم از این کیسه بوکس هایی که هر چه بر سرمان آمد، مشت هایمان را نثارشان کردیم، کاسه کوزه ها را سر آنها شکستیم، با ژستی حق به جانب گفتیم: «بی گمان دست استکبار پشت آن ماجراست» و گفتیم: «توطئه ای دیگر از جانب اجانب است» و چه سبک بال شدیم، چقدر دوش هایمان سبک شد وقتی بار اهمال ها و خطاهایمان را روی دوش آنها گذاشتیم، چه ذوق زده شدیم وقتی در تایید شانه خالی کردن هایمان «تکبــیــــــــــر»  گفتند!

بگذار در این ایام انقلابی، از دردهای انقلاب بگویم، بگذار حرف هایم بوی کفر و نفاق و عناد بدهد، خدا را چه دیده ای؟ شاید من هم دست پرورده استکبار باشم!

آری، تو راست می گویی، من هم می دانم چه ضربه های مهلکی از این واردات غیر نفتی خوردیم، اما بگذار یکبار هم، خودمان را به میز محاکمه بکشانیم، بگذار جوال دوزی هم به پیکر معصوم و مطهر خودمان بزنیم، بگذار این بار، شاکی، کمی هم ریش داشته باشد که اگر سه تیغه باشد، بی گمان غرب زده، سکولار، لیبرال، کمونیست، معاند، منافق و یا هر لقب دیگری که به تیپش بیاید خواهد بود.

خیلی از مصیبت ها را آنها وارد کردند درست، اما ما چه کردیم؟ ما برای جوانمان و جوان همسایه مان چه چیز به ارمغان آوردیم؟

چندان هم نیازی به تامل نیست، بگذار در این میان نظری به سینما – ویترین فرهنگ، اصالت و تمدن جامعه- کنم، آن عینک کذایی را بده، یه لحظه...آره... درست می بینم، فساد، فحشاء، عشق بازی های مبتذل، پوچی، ناسزا، غیبت، تهمت، تجمل و...و...و...

آری این است صادرات ما! و آن سو، آن سنّی را می بینی که «کلید اسرار» را با کمترین هزینه (بدون استفاده از صدای دالبی و سوپر استارهای زیبا رو و صحنه های اکشن) می سازد و چه زیبا و مؤثر، دین را و انسانیت و ایمان و شرف و آزادگی را صادر می کند.

و آن سوی دیگر، «جواهری در قصر» را می بینی که چگونه در هر قسمتش، انبوهی از درس های اخلاقی و اجتماعی گنجانده شده و جهان بینی ما را ببین که تا نوک بینی را بیشتر نمی بیند و فقط وجه و کفین ها را دید می زند و از میان این همه درس های نجابت و اراده و آزادگی و استواری و استقلال و اصالت، خمار چشم های فلان بازیگر می شود و در بوق و کرنا می کند که آقا جمع کنید این بساط لهو و لعب را!

و نیز جهان بینی آن وزیر محترم و معزز را که وقتی از او می پرسند: «فیلم فاخر از منظر شما چگونه فیلمی است؟» پاسخ می دهد: «فیلمی که داستان زندگی انیبا و ائمه باشد!» یعنی از نظر ایشان هر فیلم دیگری که غیر از داستان زندگی انبیا باشد ولو اینکه غیر مستفیم و در قالب های مستور و ناملموس هنری، اخلاق نبوی را به قلب مخاطب بنشاند، فیلم فاخری نخواهد بود؛ چرا که مستقیماٌ نگفته فلان جمله حدیثی از فلان امام است یا فلان رفتار از اخلاق نبوی است!

بگذار سخن را کوتاه کنم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

پاپستی_____________________________________

1) البته «بد» منظورم در فضای آنانی است که اگر بگویی بالای چشم انقلاب ابرو است، انگ ضد انقلاب و نفوذی میزنندت! و بی شک اعتراف به کاستی ها نسبت به تعریف و تمجید های بعضاٌ مبالغه آمیز، سازنده تر خواهد بود؛ البته بایستی فضای مخاطب را نیز سنجید، و بنده با پیش فرض انقلابی بودن مخاطب می گویم؛ اگر چه اینترنت مخاطب عام دارد و از این لحاظ ممکن است تاثیرات سوئی داشته باشد، اما اعتراف به نقیصه ها در پیشگاه مخالفان محاسنی نیز خواهد داشت، به هر حال انتقاد از مخاطب نشناسی، اننقادی است که می تواند به این پست وارد باشد!

2) البته مسلم است که قصد نفی چنین حرکاتی ندارم، بلکه آنچه قابل انتقاد است آن است که چنین حرکاتی در عکس العمل به تهاجمات دشمن لازم است و به هیچ وجه کافی نیست و متاسفانه در بسیاری از موارد، وجه اصلی مقابله با ترفندهای خارجی، یعنی روشن سازی های تئوریک و مقابله زیربنایی و ایدئولوژیک، کنار گذاشته شده و فقط به چنین تاکتیک های سطحی و روبنایی بسنده شده است.

پ.ن.

خواستم تصاویر را به روایتگری بخوانم اما شرم کردم که فضای وبلاگ را آلوده کنم که چیزی که عیان است چه حاجت به...



به قلم: محمدحسین قانیان | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رئیس جمهور را بر «مدل توسعه اسلامی» انطابق دهیم!
اصول گرایی یا اصول پنداری؟
انا لله و انا الیه راجعون
اصلاحات و ابهامات
گلچینی از کتاب های مفید برای یک دانشجو
رئیس جمهور اسلامی کیست؟
انتقاد برای انتصاب!
[عناوین آرشیوشده]