سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محفل راهیان نور

یک بحثی است در مورد اینکه می گویند(1) تفکر «علم برای علم»، «هنر برای هنر»، «ادب برای ادب» و «مذهب برای مذهب» و «... برای ...» تفکری بسیار خطرناک و بیماری بس کشنده ای برای یک جامعه محسوب می شود و اساساً اصالت عمل در یک ایدئولوژی جامع و کمال آفرین، در گرو نیت و هدف آن عمل است؛ وگرنه یک عمل به ظاهر مقدس، ذاتاً و منحصراً عمل کمال آفرینی نخواهد بود. به عبارت دیگر هر عملی علاوه بر حسن فعلی، باید از حسن فاعلی نیز برخوردار باشد و صرف اینکه حسن فعلی و صورت ظاهری مقدسی داشته باشد، موجب کمال نخواهد شد.(2)

در توضیح بیشتر - به عنوان مثال در مورد علم- می توان گفت «علم برای علم» شعاری بود که در قدن بیستم متولد شد، آفتی که مبتلایان به آن، علم را می جستند و می آموختند، نه برای پیشرفت و تعالی مادی و به ویژه معنوی و نه به عنوان وسیله ای برای نیل به تکامل انسانی، بلکه فقط از این جهت که علم است و علم دانش نیز - با هر کاربرد و محتوایی- ذاتاً مقدس و ارزشمند است و چنین است که می بینیم چگونه علم و فرزند ناخلف آن (تکنولوژی) با سرعت فزاینده ای گوی سبقت را از کمالات و فضایل انسانی ربوده است و بشر قرن بیست و یکم، به ظاهر متمدن و متشخص شده است و در باطن پوچ و فرومایه! چرا که «علم را برای علم بودنش» ارزشمند دانسته است، بی آنکه به محتوا و فرجام آنچه در جستجوی آن است بیندیشد.

همچنین است در مورد هنر؛ هنرمندی که هنر را صرفاً به خاطر آنکه هنر است و زیبایی و دلربایی دارد، مطابق با سلایق و آرمان های شخصی خود می پروراند و اساساً هنر را برای خود و مطابق میل خود می خواهد، دچار آسیبی بس بزرگ شده است. چرا که هنر را که می تواند بزرگترین خدمت ها را در حق جامعه انسانی انجام دهد و والاترین و انقلابی ترین پیام ها و اعتراض ها را به شیوه ای محجزه آسا انتقال دهد، از خدمت جامعه خارج کرده است و برده ارضای امیال خود نموده است. این است درد بزرگ «هنر برای هنر»!(3)

با این توضیحات تقریباً روشن است که سرطان «مذهب برای مذهب» چگونه مرضی است. مذهب در ادبیات عرب، اسم مکان از ریشه «ذهب» و به معنای «راه» (محل گذر) می باشد و اصولاً هدف از ایجاد «راه»، رسیدن از نقطه ای به نقطه دیگر است و با تحقق چنین سلوکی است که «راه» معنا و کمال خود را می یابد. اما اگر راه، نه برای حرکت و سیر به مقصد، بلکه برای توقف و اتراق مورد استفاده قرار بگیرد، مفهوم خو را از دست می دهد و از این جهت است که ما هیچ گاه به تزئینات ظریف و تأسیسات اساسی یک جاده نمی پردازیم. چرا که جاده قرار است مکانی برای گذر باشد،‏ نه منزلی برای آرمیدن، توقف و پرداختن به جذابیت ها و لوازم اطراف آن. با چنین مفهومی است که مذهب، کمال آفرین و جریان ساز و قابل تقدیس و تقدیر خواهد بود. و الا مذهب به خودی خود، امر مقدس و با ارزشی نیست و در واقع این تلقی از مذهب و نحوه و انگیزه به کارگیری آن است که می تواند آن را انسان ساز یا حیوان ساز کند. به عبارت دیگر اگر مذهب به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی مقدس در اختیار انسان قرار بگیرد، ارزشمند خواهد بود و لیکن اگر به عنوان اینکه مذهب است و ذاتاً‏ امر مقدصی است، مورد توجه قرار گیرد و آرمان و هدفی برای آن تصویر نشود، چیزی جز در جا زدن و منزلی برای اقامت و غفلت نخواهد بود. چنانکه قرآن، زمانی زمینه ساز کمال خواهد بود که هدف از قرائت آن دریافت دستور العملی برای زندگی و رسیدن به کمال انسانی باشد، اما اگر تقدیس شود، چون صرفاً کتاب آسمانی است، ورق پاره ای بیش نخواهد بود و استفاده ای جز تبرک سر و صورت و استخاره(4) و باقیات صالحات و ارسال ثواب به روح اموات و زینت سفره عقد(5) نخواهد داشت و «لا یزید الظالمین الا خساراً»(6) و همچنین است در مورد مسجد، که اگر صرفاً‏ به خاطر مسجد بودنش محترم شمرده شود، پوشیده از زیور آلات، تزئینات و تجملات خواهد شد و اما برهنه از محتوا!

فکر می کنم با این مقدمه نسبتاً طولانی و نه چندان ملالت آور، مفهوم «انقلاب برای انقلاب» کاملاً‏ روشن شده باشد. در واقع یک انقلاب زمانی ارزشمند خواهد بود که به منظور هدفی ارزشمند شکل گرفته باشد. انقلابی که متولد شده باشد، صرفاً به منظور تغییر ساختار حکومت و جایگزینی روحانی با جسمانی(!)، ریش دار با سه تیغه، یقه بسته با کراواتی، صلوات با کف زدن و... (اگر چه همه اینها در صورت همراهی با مبنای فکری و انگیزه ارزشی، ارزشمند خواهند بود) مسلماً انقلاب ارزشمندی نخواهد بود و عمر طولانی و با عزتی نخواهد داشت. انقلابی که صرفاً آمده باشد تا دم و دستگاه و مقلب سازد و هدف و برنامه ای برای خود تعریف نکرده باشد، با سرنگونی یک حکومت، و تغییر نام از «سلطنت شاهنشاهی» به «جمهوری اسلامی» رسالت خود را انجام داده است و دیگر حرفی برای گفتن نخواهد داشت. در واقع چنین انقلابی نه تنها انقلابی در وضع موجود پدید نمی آورد، بلکه سرپوشی بر جنایات سابق و استتاری برای دشمن، با هاله ای نورانی و پارچه ای سبز خواهد بود. اما آنچه مسلم است، خوشبختانه انقلاب ما، نه فقط برای تغییر دستگاه حکومت، بلکه برای انقلاب و استحاله احکام حکومت و احیای آرمان ها و سنت های اسلامی شکل گرفت و این نبود که عده ای گرد هم آیند و انقلاب کنند که فقط انقلاب کرده باشند! تاریخ گواه آن است که در ابتدا حتی سرنگونی حکومت نیز مطرح نبوده است، چنانکه امام خمینی(ره) در سخنان خود اشاره دارند که «مطلب مسلمان این نیست که فلان طایفه از بین بروند. از باب اینکه رژیم مانع بود از اینکه اسلام در خارج تحقق پیدا بکند، احکام اسلام تحقق پیدا بکند، به قرآن عمل بشود، از این جهت ما با رژیم مخالف کردیم. اگر رژیم هم احکام اسلام را به آن عمل می کرد، همانی که ما می گفتیم او هم می گفت، که با او دعوا نداشتیم!...این خون ها ریخته شده است نه برای اینکه رژیم از بین برود، برای اینکه اسلام تحقق پیدا بکند. مقصود از رفتن رژیم های فاسد، مقصود از قطع ایادی دشمن ها این است که ایران بشود یک مملکت اسلامی، حکومت اسلامی باشد، برنامه ها برنامه های اسلامی باشند. اگر بنا باشد که حکومت و رژیم سابق از بین رفت لکن یک رژیم غیر اسلامی دیگری آمد، خون های بچه ها و جوان های ما هدر رفت».(7)

بنابراین انقلاب ما زمانی مفهوم خود را باز می یابد که هموراه در نیل به اهداف خود سیر کند و از فلسفه خلقتش غافل نشود و لذا این ما هستیم که بایسنی دمنده چنین روحی به فضای دیپلماسی کشور باشیم و  آرمان های انقلاب را پیوسته بازخوانی، تبیین و مطالبه کنیم و اجازه ندهیم انقلاب از مسیر خود خارج شود و در همین راستاست که چشم انداز بیست ساله ترسیم می کنیم، تا لحظه به لحظه خود را محک بزنیم و ببینیم قرار است به کجا برسیم و اکنون کجاییم.

پا پستی___________________________________

1- مسئولیت شیعه بودن؛ دکتر علی شریعتی

2- چنانکه در روایات بسیاری بر نیت به شدت تاکید شده است؛ تا جایی که نیت را اصل عمل و یا حتی افضل از عمل خوانده اند.

3- آسیب بزرگی که به شدت در جامعه ما در حال رشد است و جوان های بسیاری را خود درگیر است، همین آفت «هنر برای هنر» است که به استحاله موسیقی رپ و اهداف و محتوای آن منجر شده است و این ابزار عدالت طلبی (در کشورهای افریقایی) را به آلتی برای ارضای امیال شهوانی تبدیل کرده است.

 4- استخاره، از ریشه «خیر» به معنای طلب خیر کردن است و مشخص است که آنچه به عنوان استخاره در این نوشتار نکوهش شده است، بدعتی است که در این زمینه آفت گیر بسیاری شده است و آن را به نوعی فالگیری و شیر و خط بازی و به ابزاری برای انفعال قوه عقت و اندیشه تبدیل کرده است، که پرداختن به آن پست مجزایی می طلبد.

5- تا آنجا که طرف تعریف می کرد دختری به کتابفروشی آمده بود و از فروشنده «قرآن نارنجی» می خواست تا با سفره عقد ست کند!

6- وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا (و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى‏افزاید) اسراء -82

7- سخنرانی امام خمینی در جمع دانشجویان دانشکده ادبیات و فرهنگیان اهواز در تاریخ 2/3/1358



به قلم: محمدحسین قانیان | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رئیس جمهور را بر «مدل توسعه اسلامی» انطابق دهیم!
اصول گرایی یا اصول پنداری؟
انا لله و انا الیه راجعون
اصلاحات و ابهامات
گلچینی از کتاب های مفید برای یک دانشجو
رئیس جمهور اسلامی کیست؟
انتقاد برای انتصاب!
[عناوین آرشیوشده]