آنجا که خون بی گنهان ریختن سزاست
هر روز ما محرم و هر دشت کربلاست
در هر زمانه دست ستم می کند جفا
دلهای عاشقان به غم و رنج مبتلاست
در پیش چشم مردم نامرد روزگار
غزه هنوز قتلگه دشت نینواست
شمشیر ظلم و تیر جفا شمر و حرمله
با توپ وتانگ بر سر طفلی که ناشتاست
خون می چکد هنوز زحلقوم شیرخوار
آنسوی خیمه ها همه در ناله و عزاست
جرمش چه بود جز طلب حق که دست ظلم
خونها بپا نمود که حق خواستن خطاست
انجا حسین تشنه به آب فرات بود
اینجا نگاه تشنه فریاد آشناست
گوسفندی که گرگ را رفیق خود گیرد
بی درنگ چوپان را خواهد درید!
لعنت خدا بر گوسفندان امت، که چنین گرگ صفتانه چوپان خود را دریدند!
ما هم ادعای تشیع علی داریم . وای بر ما !!!
دستاورد جدید زندگی آمریکایی : ثبت قانونی ازدواج گروهی!
ماه رمضون تموم نشد، ما تموم شدیم!
داشت با خودش حرف میزد
نگاهش مثل همیشه به سقف آشپزخونه ی مسجد بود و با یه چیزایی میگفت
گفت:ماه رمضونم تموم شد...
هنوز یه دقیقه هم نگذشته بود که گفت:نه!ما تموم شدیم
یه دفه جاخوردم که چی داره میگه؟!
راست گفت ماه رمضون تموم نشد،ما تموم شدیم!
حالا چرا اینجوری شروع کردم؟
میخام بگم عاشورا نزدیکه و دهه اول رو به اتمام!
فطرس داره دیر میشه،بالهاتو نگیری ضرر کردیا!!!
غیر از در این خونه و غیر از کمک خواستن از این خاندان هیچ جای دیگه رو نمیتونی پیدا کنی که اینقدر کریم باشن.
جایی که دعوتنامش هم میفرسن که بیای...
التماس دعا
کم کم مقامات اسرائیلی هم با مردم غزه ابراز همدردی می کنن.
دیروز پیامک جالبی برام اومده بود: اینک غزه کربلا و امروز عاشوراست. همراه اول.خدایی ببین بدبختی ما تا کجاس که همدردی با فلسطینی ها سوژه تبلیغاتی شده!
یعنی غیر از تظاهرات و ختم قرآن و عزای عمومی و تعطیل کردن حوزه ها و محاکمه خیالی سران اسرائیلی و .... کاری بلد نیسیم؟
اگر دفاع از مردم بی دفاع غزه واجبه، مهیا کردن زمینه های اون هم واجبه.
مسلمونای با غیرت! دیگه سکوت کافیه. قطع رابطه با منافقین امت را از مسئولین بخواین.تهدید نظامی اسرائیل را مطالبه کنین. این همه قدرت نظامی باید به یه دردی بخوره.پول ریختن تو جیب عرب های کثیف، به اسم عمره را تحریم کنین.ممنوعیت ورود، و نه مصرف کالاهای اسرائیلی را فریاد بزنین. اگه دستتون می رسه، دوستانتون را در کشورهای اسلامی برای خروش علیه حکومت های جائر و دست نشانده و شروع انتفاضه امت اسلام ترغیب کنین. لباس های رزمتون را آماده کنین. از مسئولین بخواین زمینه اجرای عملیات های استشهادی را فراهم کنن.
مشکی به تن کنید که عصر عاشورا رسیده است!
وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ
وَالْمُسْتَضْعَفِینَ
مِنَ الرِّجَالِ
وَالنِّسَاء
وَالْوِلْدَانِ
الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا
الَّذِینَ آمَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ
فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ
إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا (
محرم نزدیک است. این را از رنگ و بوی شهر هم می شود فهمید. دوباره بچه هیئتی ها، محله ها را آماده می کنند تا برای امام حسین (علیه السلام) اقامه عزا کنند. وقتی این سفره پهن می شود، هیچ کس بی بهره نمی ماند. هرکس کمکی می کند، به اندازه وسعش و به اندازه عشقش.به راستی که همه چیز و همه کس جمع می شوند. عرفان و حماسه پیوند می خورند، شور و شعور همراه می شوند. فکرش را که می کنم ، می فهمم چرا اینقدر اهل بیت (ع) اصرار داشتند پرچم عزا همیشه بر افراشته باشد.به تاریخ تشیع هم که بازگردیم ، می بینم همیشه، مجالس عزای حسین (ع) شگفتی آفرین بوده اند. آخرین آنها انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی خودمان می باشد. یا نزدیکتر بیاییم، رشادت های عزیزان لبنانی در جنگ سی و سه روزه.
اما همیشه آفت ها در کمین باغ های پرمحصولند. عزاداری هم از این قاعده مستثنی نیست. اولین و مهمترین آفتی که می تواند وجود داشته باشد این است که هدف را گم کنیم. اگر از یادما برود که برای چه عزاداری می کنیم و نتوانیم تحلیل صحیحی از حادثه عاشورا داشته باشیم و با آرمان های حسین (ع) همراه نباشیم و شناخت صحیحی از وضعیت کنونی خود نداشته باشیم،چگونه می توانیم ادعا کنیم که برای حسین (علیه السلام) عزاداریم؟
محرم بهترین فرصت است تا دوباره وظایفمان را مرور کنیم و شناختمان را عمق ببخشیم و عشق و ارادتمان را نشان دهیم.
انشاءالله در فرصت های دیگر بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم.
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
اگر با قافله دل همراه شده باشی، شمیم آشنای کربلا را حس می کنی. ماه هاست که همراهان قافله، حرکت کرده اند. نمی دانم کجای راهند، ولی خوب می دانم دیر یا زود خبری عظیم، عالم را فرا می گیرد: ارواح مقدسی که از عمق جان، در عشق محبوبشان فانی شده بودند، آمده اند تا آخرین پاره های تن خود را تقدیم کنند.
برای من که از دور دست ها در انتظار آنها نشسته ام، هنوز سؤالاتی هست که باید پاسخ پیدا کنند. سؤالاتی که پس از گذر سال ها هنوز هم عظمت می آفرینند: اینها در این سرزمین، چه می خواهند؟ چه چیز ایشان را این همه مستحکم و با اراده کرده است؟ آیا من هم به جمع آنها راهی دارم؟
شاید بشود در لابلای صحبت هایشان کلید حل این معما را یافت: خداوند اراده کرده است ما را کشته و اسیر ببیند، تنها برای اصلاح امت آمده ایم، می خواهیم امر به معروف کنیم، نفرین بر ذلت...
تاریخ هم این بار به سخن می آید تا حل معما را آسان کند: روزگاری شده است که حکمرانان فساد می کنند و امت، ساکت نشسته اند. مترفین و سرمایه زدگان بر جان و مال مسلمانان حاکم شده اند و مردم گله ای ندارند. دین رسول الله (صلی الله علیه و آله) وارونه گشته و فساد، جایگزین سیره او شده است.
بازیگران این حماسه هم تو را بی جواب نمی گذارند:بصیرت و اطاعت عباس (ع)، آزادگی و جوانمردی حرّ، شهادت طلبی قاسم(ع)، صبر و تیزبینی زینب (س)... همگی انصافاً گلچین شده اند.
من هم باید خود را آماده یک انتخاب بزرگ کنم: ماندن یا رفتن؟
بگذار این 'سالهای حرام' بگذرد!
این طالب بدم المقتول بکربلا
امام صادق(ع) :
"کل شهر محرم و کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"
در قبایل عرب همواره جنگ بود، اما مکه "زمین حرام" بود وماه های رجب، ذیقعده، ذی الحجه و محرم، "زمان حرام"، یعنی که در آن جنگ حرام است. دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند، جنگ را موقتاً تعطیل می کردند، اما برای آنکه اعلام کنند که در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست، ماه محرم رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله، پرچم سرخی بر می افراشتند، تا دوستان، دشمنان و مردم، همه، بدانند که جنگ پایان نیافته است.
آنها که به کربلا می روند، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ، آرامش مرگ سایه افکنده است.
اما می بینند که بر قبه ی آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است.
بگذار این "سالهای حرام" بگذرد!
______________________________
از کتاب حسین وارث آدم - اثر دکتر علی شریعتی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ