• وبلاگ : محفل راهيان نور
  • يادداشت : ايمان عاريه اي، دستاورد تفكر ستيزي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 14 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فرشاد توسلي 

    سلام خدمت دوستان عزيز وبلاگ مسجدالامام.

    بار ديگر نسيم حادثه اي وزيدن كرد و دلهاي اهل ايمان را محكم تر و راسخ تر نمود، چرا كه آن ها در حادثه هايي كه ديگران بر خسارتشان افزوده مي شود سود مي برند. آنچه از خواندن مقاله هاي اخير دوستان خود در وبلاگ، در ذهن بنده نقش مي بندد، پذيرش و تبليغ چيزي است به نام آزادانديشي كه مستندات عقلي و نقلي براي آن آورده اند. قبل از آنكه به نقد اين ديدگاه بپردازم، تذكر چند مطلب را خالي از لطف نمي دانم:

    1- بنده نسبت به برخوردهايي كه از سوي تشكل ها و نيروهاي مذهبي دانشگاه صورت گرفت، معترض و منتقد هستم و اين نوع برخورد را قابل تحليل و ارزيابي مي دانم. بايد در جاي خود ريشه اين برخوردها بررسي شود.

    2- بنده از نوشتن اين مطلب در صفحه اصلي وبلاگ اجتناب كردم. چون بحث اخير، به عقيده بنده بيش از اين ظرفيت كش دار شدن ندارد.

    3- برخي از صحبت هايي كه آقاي قانيان در اين پست فرموده اند مورد پذيرش بنده مي باشد. انتقاد ايشان نسبت به عاريه اي بودن اعتقادات در جامعه ما پذيرفتني است، اما مقصر كيست؟ نمي دانم و نمي توانم به همين راحتي و با نگاهي سطحي ( و با بياني جهادي) پاسخ بدهم. من نمي توانم و نبايد فقط دردها را فرياد بزنم. بايد بدانم كه قرار است سر چه كسي فرياد بزنم و آيا بايد فرياد زد يا آرام كرد يا با نوازش گفت و يا حتي سكوت كرد. اين هم به نوبه خود ذبح حقيقت است كه فقط دردها را فرياد بزنيم. البته صحبت ايشان به عنوان يك گزاره صحيح است، ولي به عنوان مقدمه نتيجه گيريشان داراي نواقصي مي باشد. چون كساني كه برخورد ضربتي كرده اند تنها به اين استناد نمي كنند كه ( اعتقادات مردم آسيب مي بيند و آنها قدرت مقاومت ندارند). راستي جمله اي كه نقل كرده ايد از شهيد مطري است نه آقاي دكتر شريعتي

    4- بنده آموخته ام كه در حادثه ها دو تا پناهگاه دارم. در زيارت حضرت عباس (ع) آمده است: شما با بصيرت زندگي كرده ايد و در همان حال به شايستگان اقتدا نموده ايد. فتنه اي هم كه در دانشگاه ما روي داد مستثنا نيست. در زمان فتنه آنقدر گرد و غبار زياد است كه يا بايد تشخيص حق از باطل بدهي يا دستاويز تقواي صالحين باشي. اميدوارم صبرمان در فتنه ها آنقدر باشد كه ايمانمان را نبازيم و با موضعگيري غلط، راه خود را دور نكنيم. بعضي ها كوركورانه تقليد مي كنند و بعضي ها جاهلانه تقليد نمي كنند. بايد عاقلانه تقليد كرد. چون تبعيت از صالحين يك حكم عقلي است.

    خوب فكر مي كنم وقت آن است كه بروم سر اصل مطلب ، البته اگر خواننده اي باقي مانده باشد.

    گاهي وقتها مشكلات ما از آنجايي ناشي مي شود كه نگاهمان جزء بين است ( مثل همان ديدن دردها كه اشاره كردم) مثلا تنها از عدالت، عدالت اقتصادي را مي فهميم و يا توسعه سياسي را مقدم بر مسايل ديگر مي دانيم، در حاليكه شناخت پديده ها بايد با يك نگاهي صورت بگيرد كه ابعاد گوناگون آن پديده را دربربگيرد. امروزه توسعه اي را پايدار مي دانند كه همه ابعاد توسعه را دربر بگيرد.شما حق نداريد جامعه را سير كنيد اما به بعد معنوي آن بي توجه باشيد و يا برعكس. در همه مسايل اين حكم، صادق است. در مورد آزادي هم همين است. بنده جرات ندارم ادعا كنم كه به ابعاد گوناگون قضيه واقفم، اما تناقضاتي را ميان فضاي آزادانديشي كه شما تبليغ مي كنيد با واقعيات مي بينم. ببخحشيد الان سرويس هاي دانشگاه مي روند. بعدا بقيه مطلب را مي نويسم.