خوب متن زيبايي از نظر ادبي و علمي بود ولي نقد هايي به اين نظرات شما داشتم كه خواهان پاسخ گويي ان به هر شكل هستم
جمهوريت و استقلال را از اركان فرعي مي دانيد ويا ان را نتيجه ي به سوي ارمان هاي اسلامي رفتن مي بينيد؟
2-همواره تفاوت چشمگير من با شما در تعريف درست از سياست و فرهنگ است تا كه بفهميم كه ايا توسعه ي فرهنگي و سياسي متمايزند و يا در سو و يك جهت اند
3-به شما پيشنهاد مي كنم درباره ي نظام حاكم بر غرب مطالعه ي بيشتر يا از روي احساسات صحبت نكنيد به خاطر ان كه اگر تعريف درستي از دموكراسي كنيم چيز بدي نيست بلكه از نگاه اسلام نيز مطلبي پسنديده و قابل ارجي است مگر دموكراسي چيزي جز اجراي قانون با شرايط و ضوابطي كه به هنجارهاي مردم و اعتقادات صحيح و حتي ديني مردم كه خود انتخاب كردن اسيب نرساند است
4-گويا شما مردم غرب را حيوان و نظام حاكم بر غرب را نظامي حيواني مي خوانيد كه انگونه از ازادي صحبت مي كنيد و از غرب تنها ازادي جنسي ميبينيد
5- شما حتي در استقلال جوامع غربي نيز از روي تعصب صحبت مي كنيد و ان ار خودكفايي در توليدات داخلي مي خوانيد كه اين حرف صحبتي كاملا متناقض با سازمان جهاني بازرگاني است
گويا شما نظام و تمدن و فرهنگ غرب را از امريكا گرفته تا تركيه حيواني ميبينيد
با اين حساب بايد به بازشناسي مفاهيم، پديده ها و ارزش گذاري ها و شايد روش ها و ابزارها روي بياوريم.امري که بينشي عميق مي طلبد و صبر و حوصله اي درخور يک انقلاب و تحول جهاني و اگر من و تو و همه آنهايي که به اين امر عظيم مي انديشند اجتماع نکنيم هرز مي رويم و هدر مي دهيم. در خصوص اين پست فقط مي توانم بگويم : آفرين به همه شايستگي هايي که ثمره اش اينچنين زيبا و باشکوه است.