• وبلاگ : محفل راهيان نور
  • يادداشت : ايمان عاريه اي، دستاورد تفكر ستيزي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فرشاد توسلي 

    سلام. براي نوشتن اين نظر عجله دارم. چون حرف مهمي است و خارج از امروز و ديروز است و كاري به اين ماجرا ندارد. شايد حرف اصلي من همين باشد.بعضي بحث هايي تا حالا كردم راجع به اين بود كه با اراء ديگران چگونه برخورد كنيم. حالا مي خواهم بگويم خودمان چگونه راي بدهيم و صحبت كنيم. يعني يك بحث اخلاقي. اميدوارم گوش شما از شنيدن ان فراري نباشد. چون در لابلاي چرخه هاي صنعت دنياي مدرن، خودسازي فراموش شده است و بايد احيا شود.چگونه صحبت كنيم؟ ايا اگر به فرض اسلام، ازادي بيان را محدود نكند ما بايد به خودمان اجازه دهيم همينطوري، دور همي،باري به هرجهت اظهارنظر (و گاهي بدعت گذاري) كنيم؟ نياز به گفتن ندارد؟ خودتان مي دانيد كه نه. نبايد بي مهابا حرف زد. اولا اعتبار سخن انسان را مي كاهد. ثانيا با هستي خود و حساب و كتاب قيامت درافتاده ايم. خدارا شاهد مي گيرم كه اگر تكليف نمي دانستم اين نظرها را بيان نمي كردم، چون زود قضاوت كردن نشانه بي خردي است.

    اما دوستان عزيز، بايد به فكر ساختن اجتماعي بود كه در ان انسان ها با احتياط ، انهم نه از سر ترس، بلكه از سر تربيت صحيح سخن بگويند. اما جريان موجود خلاف اين است. انتخابات نزديك است. مبادا اخرتمان را به باد دهيم. وقتي چيزي را مطمئن نيستيم ضرورتي ندارد بازگو كنيم و حكم صادر كنيم. حالا اگر قرار شد بگوييم و با رعايت احتياط لب باز كرديم، تازه بايد مراقب باشيم كه چگونه مي گوييم. آشفته گويي و اشفته كردن افكار حتي اگر حقيقت گويي هم باشد، مي تواند مذموم باشد. برخي از نزديكان من كه تعدادشان كم نيست به من مي گويند اين نگاه نمي تواند الگوي اجتماعي در عصر ما و براي جوان ما باشد.جوان بايد راحت تحليل كند. جوان داغ است. چه اشكالي دارد كه خطا كند و بعد بفهمد؟ بازهم قضاوت نمي كنم. قضاوت با خودتان. اما من مي گويم: تحليل سرپايي، بيان نيش دار، زياده گويي، اتهام پراكني،مايوسانه نوشتن، ارمانگرايي ابلهانه و... خلاف اخلاق علمي است. والسلام.