ايران خودرو ميآيد به دستگاه قضايي اعلام ميكند كه ما به همه قاضيها ماشين [کارشناسي] ميدهيم، ماشين پرشيا ميدهيم و زير قيمت. خب چجوري؟ اين ماشين كارشناسي است، ما هم تشخيص ميدهيم كه اينها را 8 تومان، 9 تومان بدهيم. ديديم كه كارخانه ايران خودرو بدون هيچ ضابطهاي به قضات قوه قضاييه ماشين پرشيا به نصف قيمت داده، بقيهاش را هم به اقساط، خيليها هم كه ماشين به نامشان شد قسطها را هم نپرداختند. همين بذل و بخششها باعث شد صداي خيليهاي ديگر در بيايد، از همين نهادها و بنيادها. مثلا "بنياد نهجالبلاغه"، [که گفتند] 500 دستگاه بهاش بدهيد آقا! ديد كه بدش نميآيد، گفت 517 تا ديگر هم بدهيد. بنياد نهج البلاغه كي هست؟ علي اكبر ناطق نوري، حسين دينپرور، معزي، عسگراولادي، رفيق دوست... يا مثلا ميآيند ميدهند به باشگاه پرسپوليس. باشگاه پرسپوليس كيست؟ آقاي عابديني. 2000 دستگاه بهشان بدهيد. بنياد ديگري به نام "همگرايي انديشه"، كيست اين بنياد؟ آقاي فلاحيان، آقاي علم الهدي، آقاي X و Y، تعاوني وزارت كشور، 2000 دستگاه [گرفتند آنها هم] ... [يا] صنايع هوافضاي وزارت دفاع، فلان قدر. موشك كروز، فلان قدر. حوصله خواندن همهاش را ندارم، يك ليست 30 تايي از اينها هستند كه اين ماشينها را زير قيمت به آنها واگذار كردند. كدام ماشينها؟ ماشين كارشناسي؟ نه، به اسم كارشناسي. شروعش با ماشين كارشناسي وارد شد، بعد ماشين صفر كيلومتر ميآوردند ميدادند به آقايان، به اسم كارشناسي. جالب است كه آن 9-8 ميليون را هم پول نقد نميگرفتند ها، از دم قسط. باز جالب است بدانيد كه چون اينها هم كار سرشان ميشد، دو سه قسط را ميدادند و بقيهاش را نميدادند.
[اين طور بود که] مردم صدايشان درآمد، چطوري صدايشان درآمد؟ وقتي كه ماشينهاي كارشناسي خواستند به مردم بدهند. ماشينهاي ديگر را كه به نام كارشناسي دادهاند و رفته، چطوري به مردم بگويند ما هنوز ماشين كارشناسي داريم[؟] نميتوانند بگويند. حالا ماشين كارشناسي و ماشين خراب را به عنوان صفر به مردم ميفروشند. حتما براي بعضي از شماها هم اتفاق افتاده كه ماشين صفر خريدهايد، اما هنوز راه نيفتادهايد اتفاقي براي ماشين افتاده. نگاه ميكنيد ميبينيد داخلش چيزي شكسته يا بدنهاش آسيب ديده يا خط افتاده، ولي به آنها، رئيس دفتر آقاي ادبي، رئيس اداره فروش ايران خودرو، در بازرسي كل كشور اعتراف كرده بود كه بله، آقاي ادبي ساعت 8 شب به بنده گفته بود كه اين پرشياي صفر را ببر بده به آقاي X معاون سازمان بازرسي كل كشور. بعد صدايم كرده كه يك برفپاككن آن را بشكن، به عنوان ماشين كارشناسي ميخواهد بدهد ديگر، يك برفپاككن نو هم بگذار در ماشينش.
ببينيد با مردم چطوري بازي ميكنند. فساد اقتصادي تا كجا، اينقدر جسارت پيدا ميكنند، با مردم بازي ميكنند، تا هرجا كه دلشان ميخواهد. مردم سر و صدايشان درآمد. حدود هزار و سيصد و خوردهاي از اين ماشينها – که آدمهايش آدمهايي بودند كه پيگير مطالباتشان بودند - ميروند شكايت ميكنند كه به بازرسي كل كشور. سازمان بازرسي كل كشور ميگويد اهه، اين همانهاست كه ما گند زدهايم، حالا چكارش كنيم، پرونده را نه ميتوانيم بازش بكنيم، نه ميتوانيم ببنديمش و بگوييم به ما ربطي ندارد. نميشود، يكي دو تا نيستند كه، حدود هزار وسيد چهارصد تا آدم ريختهاند آنجا. مجبور ميشوند كه پرونده را ادامه بدهند. آن كارشناسهايي كه وسط كار بودند چيزي بهشان نرسيده بود ديگر، نميدانستند كه قصه چيست. آنها پرونده را ادامه ميدهند و ميروند جلو و نهايتا به جايي ميرسد كه همه مسائل رو ميشود. تا به جايي ميرسند كه پرونده ماستمالي ميشود و ميرود.
من در مقابل شهيد باكري ها و شهيد همتها و شهيد زينالدينها و... مجبورم، نميتوانم سكوت كنم. [تشويق حضار] آنها رفقاي من بودند... به ما ميگفتند راه شهدا را ادامه دهيد، امام را هوايش را داشته باشيد، نگذاريد امام تنها شود. ما چطوري ميتوانيم اينها را ببينيم و ساكت باشيم؟
بخواهم وقت شما را با اين موارد بگيرم، زياد است. مثلا معدن ذغال سنگ طبس، دوازده تا از معادن در استان خراسان توسط آقاي واعظ طبسي. پرونده المكاسب مال پسر آقاي واعظ طبسي [است].
اينها همانطور كه جناب آقاي احمدي نژاد گفتند در طول 16 سال گذشته، البته نميخواهم بگويم در آن 10 سال اول نبوده، چون شواهد نشان ميدهد كه آن موقع هم اتفاقاتي افتاده، ولي عمده اتفاقات در 16 سال دولت آقاي هاشمي و خاتمي بوده، و آقاي احمدي نژاد گفتند اينها در اين 16 شانزده سال يك شبكه مافيايي فاميلي ايجاد كردهاند و تنيدهاند در هم، كه پاره كردن اين شبكه مفاسد خيلي سخت شده است.
از هر زاويه اي بخواهيم به مفاسد اقتصادي بنگريم مصيبت بيشتري را خواهيم ديد. اما رئيس جمهور در برخورد با مفاسد اقتصادي با هيچ كس تعارف ندارد. وقتي گزارشهايي مبني بر تخلف برادر ريس جمهور به عنوان بازرس ويژه به رئيس جمهور مي رسد، احمدي نژاد فوراً او را بركنار ميكند كه بعداً مشخص ميشود اين گزارشها بيپايه و اساس بوده است، كه اين اقدام رئيسجمهور مي تواند امتياز بزرگي براي ملت ايران باشد.
احمدي نژاد مي خواهد دست مفاسد اقتصادي را از امكانات دولتي كوتاه كند. در حال حاضر دولت به تنهايي به مبارزه مفاسد اقتصادي برخاسته و هيچ كس دولت را حمايت نمي كند.
در پرونده قاچاق كالا از فرودگاه پيام، قاچاقچي بزرگ فرودگاه پيام هزار و صد پرونده قاچاق كالا دارد، اما هنوز موفق به بازداشتش نميشويم، چرا كه تحتالحمايه آقاي ناطق نوري است. در مورد سلطان شكر و مافياي شكر هم بايد بگويم كه آقاي مدلل، داماد يكي از علماي بزرگ بوده است. مدلل با همكاري شخصي به نام محمدرضا يوسفي اقدام به اين كار ميكردند كه پس از رو شدن فعاليتشان حاضر شده بودند 700 ميليارد تومان براي مختومه شدن اين پرونده بپردازند.
در مورد قاچاق سيگار، اساسا توليد و قاچاق سيگار توليد توتون ايران را فلج كرده و كارگران اين كارخانهها را بيكار كرده.
[در پاسخ به سؤالي درباره سقوط هواپيماي شهيد كاظمي] اين پرونده را من بررسي نكردهام، اما طبق آنچه از شواهد پيداست، ميتوان ماجرا را عمدي داشت و دست يكي از سران وقت سپاه در آن دخيل بود. ما دو سقوط هواپيما داشتيم. يكي شهيد كاظمي و ديگري شهيد دادمان. در مورد دادمان ماجرا عمدي بود، پروندهاي هزار صفحهاي اين را ميگويد.
البته تصادف و كشته شدن كريمي وزير دادگستري سابق يك حادثه طبيعي بود. كريمي از جمله كساني بود كه در مبارزه با مفاسد جدي بود اما در بعضي موارد خيلي زيادهروي ميكرد، به طوري كه در قضيه خاك سرخ جزيره هرمز بدون دليل معدن را متوقف كرد به خاطر اينكه اعلام كردند اين معدن وابسته به آيت الله خزعلي است كه مشخص شد چنين چيزي در كار نيست.
درباره مفاسد اقتصادي آقاي هاشمي رفسنجاني و خانوادهاش هم، آن قدر مفاسد اقتصادي اين خانواده زياد است كه اصلاً قابل گفتن نيست. اما يكي از مفاسد اقتصادي اين خانواده كه ميلياردها دلار [بوده] از محل عدم پرداخت عوارض به دولت [بوده و] پول را بالا كشيدند، واردات خودروي دِوو بود. يك سوم جزيره كيش، پارك جنگلي در شمال [؟] را هم بايد از ديگر مفاسد اقتصادي خانواده هاشمي بيان كرد.
در حال حاضر اسطبل اسب هاي دختر هاشمي فقط روزي 100 هزار تومان پول هندوانههايي است كه براي اسبها مي ريزند. شركت نفتي اين خانواده به همراه عمه خانم يعني خواهر هاشمي در كانادا هم كه ديگر قابل گفتن نيست.
پسر وسطي هاشمي به نام مهدي كه در سازمان مديريت بهينه سوخت مديريت ميكرد، با استخدام زيباترين دختران از آنها چه سوء استفادههايي كه نميكرد و بعداً كه فيلم از اتاق او كشف شد عمق كثيفكاريهاي او مشخص شد...