سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محفل راهیان نور

انتقاد برای انتصاب!

دوشنبه 88 فروردین 31 ساعت 7:28 عصر

دوران چهار ساله ریاست جمهوری در کشور ما شبیه دریایی است که اگر چه ابتدا و انتهایش مواج و خروشان است، اما قسمت اعظم آن که همان اواسط عمیق و ارزشمند آن است، آرام و بی سر و صداست؛ گرچه خبرهای بیشتری در آنجاست. در واقع هر چه بیشتر به ساحل (پایان دوران ریاست جمهوری) نزدیک می شویم، امواج خروشان پدیدار می شوند و سطح کم عمق آب لب ساحل پوشیده از کف می شود.

این از خصلت های بارز فضای سیاسی-فرهنگی بیمار کشور ماست (و شاید بسیاری از کشورهای دیگر) که نقد و تحلیل در هر برهه زمانی، به قسمتی خاص معطوف می شود و به یکباره، همه عقول، اذهان و اقلام به سمت یک مقوله کوچک ٍ بزرگ نما و یا به واقع بزرگ بسیج می شوند، به طوری که فضای فقیر فکری کشور در آن حوزه خاص، با بمباران انواع و اقسام تحلیل ها و افاضات فیوض رنگارنگ به شدت اشباع و گاهاً غبار آلود می شود. به منظور اینکه بحث، حالت کلیشه ای و شعاری به خود نگیرد، نگاهی کوتاه به مصادیق اخیر این پدیده می اندازیم: به جریان افتادن اندیشه ها و حرکت های جهادی در جنگ بیست و دو روزه غزه در تمامی عرصه های فکری و رسانه ای و سپس خاموشی ناگهانی این تحرکات، بحث از رسیدگی به تخلفات اقتصادی مسئولین بلند پایه کشوری، انتقاد از برنامه های رسانه ملی در ایام ماه مبارک رمضان به خصوص از سوی روحانیون، بمباران تبیبن و تحلیل مسائل اعتقادی با دخول شبهه ای از طرف مجتهد پیستری در دانشگاه صنعتی اصفهان از سوی همه تشکلات مذهبی با برپایی ده ها نشست متوالی اورژانسی و انتشار صدها نشریه رنگارنگ در دو سه هفته و... انتقاد از عملکرد دولت با نزدیک شدن به روزهای پایانی آن از سوی کاندیداها، احزاب و اصحاب رسانه (که موضوع بحث ماست) همه از جمله مصادیق این بیماری فکری هستند.   

با وقوع چنین شوکی در فضایی که مدت ها از تیررس تحلیل و تامل، به دور بوده است و به سبب د‍‍ٍمُده بدون و خارج از حیطه بورس فکری روز بودن، به دست فراموشی سپرده شده بوده است، محاسن و معایبی حاصل می شود که در ادامه این مقدمه طویل به آنها اشاره می شود:

از جمله محاسن این پدیده آن است که اندیشه های خفته ای که مدت هاست نسبت به مقوله ای خاص بی درد و بی تفاوت بوده اند و یا ناخواسته از وجود آن آفت غافل بوده اند برای مدت زمانی هر چند کوتاه بیدار شده، تحرک می یابند و از پوسته خمود و سستی و احیاناً جهالت و نادانی خارج می شوند. از دیگر محاسن، آن است که در چنین موقعیت هایی، اشخاص و احزاب با ابراز عقاید و تحلیل های خود، شناخته می شوند و البته ممکن است عده ای نیز از چنین فضای پرهیاهو و پریشانی سوء استفاده کرده و در جهت تامین منافع خود، به حمایت دروغین از اندیشه یا گروهی خاص بپردازند و از آب گل آلود ماهی بگیرند. از معایب دیگر این پدیده که آسیب آن را روشن می کند، تک بعدی شدن فضای فکری جامعه، و غفلت از مقوله های دیگری که ممکن است همزمان با این پدیده در حال وقوع باشند و مورد اغفال مطالبه گران قرار گیرند و به این ترتیب آسیبی بزرگ را دور از دیده ها به وجود آورند؛ به خصوص اگر از اولویت بیشتری برخوردار باشند. همچنین در چنین شرایطی، هر مبحث حیاتی، تاریخ انقضایی مشخص پیدا می کند و با منقضی شدنش، به کلی از حیطه نشست ها خارج می شود.  

و اما مخلص کلام آنکه روزهای پایانی هر دوره ریاست جمهوری در کشور ما، ایامی است که آنهایی که در مدت چهار سال، حتی یکبار لب به انتقاد نگشودند و از کنار بزرگترین کم کاری ها و اشتباهات دولت، به سادگی گذشتند و یا حتی سال ها از فضای سیاسی و فرهنگی کشور عزلت گزیدند و اثری از آنها در مطالبات و انتقادات دیده نمی شد، سینه چاک کرده و فریاد مطالبه و انتقاد سر می دهد و طرح و برنامه ارائه می دهند و برای انقلاب احساس خطر می کنند(!) حال آنکه اگر به واقع برای مملکت و انقلاب احساس وظیفه می کردند و اگر قصور و نقصانی در دستگاه دولت مشاهده می کردند، انتظار می رفت احساس خود را ابراز دارند و در همان ایام خطر و حدوث نقصان فریاد انتقاد سر دهند و طرح و برنامه ارائه دهند. چنین است که انتقاد و مطالبه، به ابزاری برای جلب توجه مردم و به خصوص مخالفان تبدیل می شود و بهترین شعار تبلیغاتی برای رسیدن به مسند قدرت خواهد بود.

این است که انتقاد است برای انتصاب؛ نه برای اصلاح و آرمانخواهی!  

     



  • کلمات کلیدی :
  • به قلم: محمدحسین قانیان | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    رئیس جمهور را بر «مدل توسعه اسلامی» انطابق دهیم!
    اصول گرایی یا اصول پنداری؟
    انا لله و انا الیه راجعون
    اصلاحات و ابهامات
    گلچینی از کتاب های مفید برای یک دانشجو
    رئیس جمهور اسلامی کیست؟
    انتقاد برای انتصاب!
    [عناوین آرشیوشده]